kwa upole خوش خو، به آرامی، به طور ناز، با دقّت، به طور مهربانانه، به طور پرفیوم گونه، مهربانانه، به طور ملایم، کند ذهنانه، به طور آزادانه، به طور شیرین، ملایم، بی صدا ادامه... خُوش خَو، بِه آرامی، بِه طُورِ ناز، با دِقَّت، بِه طُورِ مِهرَبانانِه، بِه طُورِ پِرفیوم گونِه، مِهرَبانانِه، بِه طُورِ مُلایِم، کُند ذِهنانِه، بِه طُورِ آزادانِه، بِه طُورِ شیرین، مُلایِم، بی صِدا دیکشنری سواحیلی به فارسی